دعا کنید من نیز یکی از قربانی های آن گردم

امام روح الله :
ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل وخرافه را شکسته ، تا به سرچشمه ی زلال اسلام ناب محمدی صلی الله عیه واله برسیم.
و امروز ؛غریب ترین چیزها در دنیا اسلام است؛
ونجات آن؛قربانی می خواهد.
دعا کنید من نیز یکی از قربانی های آن گردم.

با ارتحال پیامبر بزرگ محمد ؛ گروهی غوغا جو ؛ امامت سیاسی را از مولا امیرالمومنین غصب کرده و پس از مدتی ؛ گروهی دیگرحسین فرزند فاطمه را به شهادت رسانیدند.

ستیه فاطمه ؛ در پی غصب خلافت شویش وکشته شدن فرزندش حسین ، اندوهی سهمگین و مصیبتی بزرگ اورا فراگرفت.

 از این رو لعن و نفرین به غاصبین خلافت وگریه بر حسین شهید ، تنها راه شادی بخش فاطمه است.

اینست راز پا فشاری معصومین بر"غدیر وعاشورا" ؛ نزد گروهی .

و اینگونه است که دو واقعه ی اسوه یعنی "غدیر وعاشورا" تحریف می شود .

فاطمه و غاصبین خلافت مولا ؛ حدود1400 سال پیش دنیای فانی را وداع گقتند .

حسین بن علی سیدالشهدا نیز حدود1373سال قبل درسرزمینی به نام کربلا به شهادت رسید.

آنها رفتند تا خدای احکم الحاکمین خودرا ملاقات کنند.

هرتوشه ای که آنها برای خود اندوختند وهرچه آنها برای خود کسب کرده خدای به آنها می دهد.

فاطمه را به صدیقیت و لقاء خدای و رسول و سیادت زنان عالم و.. وحسین را به سیادت جوانان بهشت ومقام راضیه مرضیه ؛ زینت بخشیده وغاصبین را با دوزخ ملکات آنها ؛ به عذاب دردناک دچار میکند.

ما نیز تنها با اعمال ورفتار و اندوخته ی خود است که یا به او نزدیک (بهشت) شده و یا از او دور (جهنم)میشویم

واز ما بندگان نسبت به اعمال و رفتار آن نیکان و بدان هیچ گونه سوالی نمی شود.

واین نیست جز معنای کریمه ی : "تلک امه قدخلت لها ماکسبت و علیها ما اکتسبت ولاتسئلون عما کانوا یفعلون" بقره-134

از این بیان است که تحریف رخ داده در"غدیر وعاشورا" نمایان واشکار میشود: قرار دادن دو واقعه مهم "غدیر و عاشورا" در اعماق تاریک تاریخ .

و از این رو ست که می توان به آزاد اندیشان متعهد حق داد ؛ خطاب به منتحلین بالتشیع  فریاد کنند: غدیر و عاشورای شما (علی وحسین شما) تاریخی است و هیچ ثمره ونتیجه ای برای ما و روزگار ما ندارد و همینگونه است ؛ ابراز دشمنیتان با عذاب شدگان خوابیده درگور.

وبیان کنند ؛ شما ای مدعیان شیعه گری ؛ در غدیر، دچار تناقض شدید؛ چرا که برای اثبات رهبری سیاسی مولا ، برمحال بودن امت بدون راعی استناد می کنید و با نگاه عاقل اندر سفیه گونه از طرف مقابل می پرسید آیا ممکن است پیامبر بر زحمات 23 ساله اش چوب حراج زند وامت را بدون رهبر و امام وانهد؟

حال انکه ، پس ازگذشتن 250 سال از ارتحال پیامبربزرگ ؛ امت بدون راعی و حاکم را معقول می دانید؟

در اینجاست که تفسیر و قرائتی دیگر از غدیر و عاشورا ظاهر میشود ؛ قرائتی عالمانه و صحیح از علماء و مرزبانان شیعی.

 این قرائت ؛ هیچ گاه امت بدون راعی را تایید نمیکند و آن را الی الابد محکوم میداند.

غدیر را تنها اسوه و یادآور برای این اعتقاد ژرف می داند؛ از این رو بر بیان و بپاداشتن غدیر؛ اصرار میورزد.

این نفسیر؛ عاشورا را محصور در اعماق تاریخ نمیداند ومعتقد به کل یوم عاشوراست1 .

وتنها ، عاشورای 61 را  اسوه ی کامل خود میداند ومیبیند.

وگریه برحسین ثار الله را ، نه به خاطر شخص او ، بلکه به علت زنده نگاه داشتن اهداف او در افراد وجامعه واجب و فرض میداند،

وهیچ گاه پیشنهاد سید بن طاووس دربرگزاری جشن وسرور برای حسین را نمیپذیرد2.

این قرائت؛ انانکه به تمام آورده های رسول ایمان داشته ولی به خاطر جهل وشبهه در مساله ای تاریخی نظری و نه ضروری3، امامت سیاسی را از آن مولا نمیدانند را دشمنان فاطمه نمیخواند4.

بل آنانیکه از روی اگاهی ؛ امت را بدون راعی دانسته و به دشمنان قسم خورده ی اسلام ؛ از غرب تا شرق پناهنده میشوند و به دنبال ایجاد تفرقه وشکاف در جامعه مسلمین هستند را ؛ دشمنان مولا علی میداند.

باشد که با نابود کردن دشمنان فاطمه ، خشنودی حضرتش نصیب حالمان گردد.

"اللهم انی اسئلک ان تقتل بی اعدائک واعداء رسولک5"

1-صحیفه امام ج10 ص122

2-اقبال الاعمال ج2 ص584

3-موسوعه الامام الخوئی ج3ص 80

4-کافی ج2ص43

5-کافی ج4ص74

 

 

 

 

 

  • یک قربانی

نظرات (۹)

  • محمدرضا حقیقت
  • سلام-فکرکنم یک بارزیر راه آهن درباره ی این قضیه صحبت کردیم:
    خیلی روشن مقصود شیعه اززنده نگه داشتن غدیر یعنی زنده نگه داشتن استمرارولایت انسانی معصوم که ازطرف خداهم ولایت ظاهری وهم ولایت باطنی دارد وزنده نگه داشتن عاشوراهم یعنی زنده نگه داشتن امربه معروف و...که قطعا این دومفهوم عام وکلی که درهمه ی زمانها ومکانها جاری وزنده است درمصادیقی تاریخی شکل گرفته که خود اون مصادیق هم مهم مثل زنده نگه داشتن انقلاب اسلامی وارتحال امام چه طور شما این حرف هارو درباره انقلاب وامام نمیگید؟ اون حرفتون به نقل ازروشنفکرهاکه خیلی بی مزه بود کسی بعدغیبت امام جامعه بدون امام روجائز ندونسته چراکه غیبته منا...وبرای بعدازامام هم که ولایت فقیه و...
    پاسخ:
    برای اهل البیت سه مقام قابل تصور است : 1-رهبری سیاسی 2-مرجعیت علمی 3-ولایت باطنی
    (بعضی ,تنها یکی از این مقامات را معتقدند) مجموعه اثار روشنفکر شهید؛ مطهری ج4ص 720
    غدیر نماینده ی رهبری سیاسی است ؛ من کنت مولاه نیز ناظر به رهبری سیاسی وغاصب شناساندن دیگران است.نه بیانگر تمام مقامات اهل بیت ؛ لذا امام روح الله می گوید غدیر برای مولا افتخاری نیست صحیفه امام ج 20ص112 چرا که امیر فرمود لنگه ی کفش بی قیمت از حکومت بر شما دوست داشتنی تر است الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا
    مولارهبری سیاسی را؛ تنها؛ وظیفه الهی وتکلیف خود میداند نه افتخاری برای خویش: لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الا یقاروا علی کظه ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها و لسقیت اخرها بکأس اولها و لالفیتم دنیاکم هذه ازهد عندی من عطفه عنز
    امامت ورهبری سیاسی غصب شده مولا؛بحثی تاریخی است وبرای گذشته است. مجموعه اثار ج21ص6-125
    درحالیکه بسیاری از کسانی که بر امامت سیاسی تاکید میورزند؛ در زمان غیبت امام؛ جامعه رابدون رهبر میدانند(در هر صورت انحرافاتى که بعد از غدیر خم پیدا شد و ماها هم غفلت کردیم- همه نه- بسیارى از ماها، اکثریت شاید غفلت کردند و ما را کناره گیر کردند، نگذاشتند که در امور مسلمین دخالت بکنیم، اسباب این گرفتاریهایى شده است که الآن در سرتاسر کشورهاى اسلامى داریم میبینیم‏ صحیفه امام ج20ص120) بنابر این؛ اشکال روشنفکرمتعهد، برمنتحلین بجاوصحیح است .  
    عاشورا و ماادراک ما العاشورا؟ یکی از نتایج عاشورای اسوه والگو؛حرکت امام خمینی اسوه است
    وامام روح الله تاریخی نیز جزء ان امتی است که قران در مورد ان می فرماید تلک امه قد خلت لها ماکسبت......
    کسی که مانندشما ؛غدیر وعاشورا را محصور درتاریخ نمیداند بامن هم صداست

  • محمدرضا حقیقت
  • من هم فکرنمیکنم خیلی اختلافی باشه فقط2نکته:1-حدیث غدیر اینطورکه درذهنم هست برجنبه های دیگرهم دلالت داشت2-بالاخره همان رهبری سیاسی هم عقلا باوجود معصوم شأن اوست فلذا زنده نگه داشتنش به این عنوان تاریخی نیست گرچه مقامی معنوی هم برای امام معصوم نیست کما نقل...
    پاسخ:
    1-بتابر فرض بعیدکه حدیث غدیر برمقامات دیگر دلالت کند؛ لازم است توجه شما ؛به برداشت عمومی از حدیث غدیر معطوف شود
    2-مدعیان شیعه گری دچار تناقض شدند چراکه باگذشت 250 سال از ارتحال پیامبر اعظم جامعه رابدون راعی دانستند
    وچون امام معصوم در این زمان؛ حضور ندارند وتنها باحضور است که امامت ورهبری سیاسی شکل میگیرد لذا تاکید بر رهبری سیاسی معصوم ؛در این ازمنه خالی از حضور؛فایده  وثمره ای اجتماعی در ان وجود ندارد وازمسائل تاریخی محسوب میشود....    
    سلام به نظرم شما در این متن باید اول سخن منتحلین رو خیلی واضح تر و بیشتر توضیح می دادید بعد به جواب دادن میرسیدید
    مجبور شدم دوبار خطوط اول رو بخونم تا بفهمم به چی میخایی جواب بدی
    اما که انصافا جوابت خوب بود هر چند خییییییییییلی کوتاه و مختصر بود
    ......
  • انتی منتحل بالتشیع
  • برای نابودی منتحلین بالتشیع صلوات
  • محمدرضا حقیقت
  • 1-نفس اینکه شیعه معتقد باوجودمعصوم رهبری سیاسی برای غیراو روانیست یک ایدئولوژی است وضمنا این پیام روهم داره که امام غائب بعدازظهوراین رهبری روبه عهده خواهندگرفت وموجب یک انتظارمثبت وامیددرشیعه می گردد.
    2-درباره عاشوراهم به نظرمن شهیدمطهری کلامشون کامل نیست چون بزرگداشت عاشورافقط به خاطر پیام های اون نهضت نیست بلکه محبت مردم نسبت به شخص امام حسین حتی فارغ ازاینکه اوامام است هم یکی از دلائل بزرگداشت عاشورااست وهیچ اشکالی هم نداره یک امر شخصی وعرفانی است ازاین نظر فلذا ازکسانی که درروضه ها اشک میریزند اگربپرسیدچراگریه میکنی ؟نمیگندبه خاطر قیام اباعبدالله بلکه میگندبه خاطر عشق حسین...
    پاسخ:
    1-تناقضی که روشنفکر میگوید با این بیان؛حل شدنی نیست ؛چطور اسلامی که برای تمام اعصار برنامه دارد ؛در عصرغیبت ؛ مردم را بدون برنامه ی اجتماعی رها میکند.
    چطور پیامبری که برای چند روز جهاد خارج مدینه ؛ برای هسته ی مرکزی جامعه رهبر میگمارد ولی برای دوران غیبت ؛ هیچ رهبری ؛ نمینهد
    از بین بردن مشکلات جهان ؛و امید در شیعه ؛تنها باامدن رهبر معصوم تحقق پذیر نیست همانگونه که درگذشته امام معصوم بود ولی چندان امیدی نبود
    بل نیازمند لیقوم الناس بالقسط است؛ اعتراض منتظر را با دقت مرور کنید
    2-بنابر فرمایش شما در خصوصی که تا رسیدن به مرحله صاحب نظرشدن؛ باید تقلید کرد؛ مقلد که شما باشید نمیتواند صاحب نظرومجتهد(مطهری)را ؛ کما وکیفا نقد کند
    3-اگر به وعده ی خدا بر اکرام شهدا ایمان دارید ؛ودنیا رامحل ابتلائات مومن بدانید ؛میدانید که شخص امام حسین و یارانش همگی به بهشت برین رفته اند وسختی انها در این دنیای بی ارزش ؛ بی جواب نمانده است
    و از این جهت است که ؛ هیچ گونه هم و غمی؛ مومن را فرانمی گیرد تا نیازی به گریه و بزرگداشت ان واقعه عظیم باشد
    و به قول سیدبن طاووس وقتی ان شهدا؛شادند؛مانیز؛باید شادباشیم نه گریان    
     فلما قتل(سیدالشهداء) دخل تحت قول الله تعالى وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ فلما صاروا فرحین بسعادة الشهادة وجب المشارکة لهم فی السرور بعد القتل لتظفرهم بالسعادة ...
    و بنابر گفتار بعضی (عاشورا) تحقیقا روز شادی ومسرت اهل بیت است زیرا روز کامیابی وظفر وقبولی وورود در حریم خدا وحرم امن وامان اوست روح مجردص84
    از این رو جلال الدین محمد بلخی مولوی ؛ چنین میگوید
    ...گفت اری لیک کو دور یزید
    کی بد است ان غم چه دیر اینجا رسید
    چشم کوران ان خسارت را بدید
    گوش کران این حکایتها شنید
    خفته بودستید تا اکنون شما
    که کنون جامه دریدیت از عزا
    پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
    زانک بد مرگیست این خواب گران
    روح سلطانی ز زندانی بجست
    جامه چه درانیم و چون خاییم دست
    چونک ایشان خسرو دین بوده‌اند
    وقت شادی شد چو بشکستند بند......

    بدین جهت گریه ای که برای مظلومیت ثار الله تاکیدشده است به خاطر شخص مادی ایشان نیست .

    بد نیست توجه داشته باشید گریه شوق وشعف که باذکر ویاد محبوب وبخاطرعشق فراوان جاری میشود با گریه بخاطر مظلومیت فرق بسیاری دارد

    وبدانیدکه گریه بر سیدالشهداء که مورد تاکید است ؛ گریه ای از نوع دوم و از جنس نفس المهموم لظلمنا تسبیح است؛

    گریه برحسین تفسیری دیگر دارد؛ که بیانش مجالی دگر میطلبد؛و انچه بیان شد تنها بیانگر تفاسیر اشتباه بودوگوشه ای از تفسیرصحیح   

    اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند
    این راه عشق، پیچ و خمش فرق می‌کند


           
    سلام رفیق
    من یزدم و تا چند روز دیگه اساس کشی به قم دارم
    انشاءالله بعدا سر حوصله از مطالبت استفاده میکنم
    لینکت کردم
    التماس دعا
    یا علی
  • محمدرضا حقیقت
  • 1- این جواب روشما به یک ضدانقلاب باید بدید نه من !ظاهرا مطلب رونتونستم منتقل کنم .بعدا شفاها صحبت می کنیم.
    2- من نگفتم تحقیق نکنیم یانقد نکنیم اینکه فاجعه است!گفتم 1-درمقام التزام خودمون روبااعلم چک کنیم2-نتیجه تحقیقمون روبه عنوان نظر محققانه اجتهادی درمقابل نظر مثلا کسی مثل شهیدمطهری باقطعیت اعلام نکنیم فلذا در نوع بیان من هم این پیدا بودو...
    3- مطالبی که ذکر فرمودید ازآن دو عارف بزرگوار صحیح لکن به مراتب معرفت باز میگردد ومنافاتی با ابراز عاطفه نسبت آسیب هایی که به ابدان آنها واردشده ندارد یعنی اجتماع نقیضین نیست که ما هم ازوصال حسین شاد وازرنج بدنی او ازروی عاطفه انسانی گریان باشیم.
    من ازشما سوال میکنم کسی مثل حضرت زینب باآن مقام عرفانی مارأیت الا جمیلا در کربلا فقط به خاطرمصالح سیاسی اشک میریخت وبرسروسینه میزد یا  بحث عاطفه بود؟
  • محمدرضا حقیقت
  • 3تبصره :
    1-درنکته 3 بدیهی است که بنده منکر بعد سیاسی عزادری العیاذ بالله نیستم.
    2- کلام استاد شهید درباره تاریخی بودن ظاهرا ناظر به حادثه خلافت حضرت بماهو علی بن ابیطالب است نه اینکه پرداختن به این حادثه ازجهت اثبات امامت سیاسی معصوم که امری است مستمر راتاریخی بدانند.
    3-البته پرداختن به این مسأله تاریخی هم پرفایده است کما اینکه پرداختن به هرمسأله تاریخی دیگری پرفایده است شماکه بحمدلله اهل تاریخی.
    پاسخ:
    1-از تقلیدمحوری وشخصیت گرایی باید به اعرف الحق تعرف اهله عروج نمود.
    2-واضح است که انچه در زیستن در اعماق تاریخ بیان شد با کلاماتی که از سید بن طاووس ودیگران ذکر شد منافات دارد خصوصا باتصریحات خود ان بزرگان رجوع کنید
     3-زمانی عاطفه مطلوب است که مورد تایید عقل باشد بدیگر سخن هرچند محبت وابراز عواطف ضروری و ما لابد منه است ولی محدوده وتعیین افراد ان با اشراف عقل صورت میگیرد
    از این رو ابراز غم و هم بر کسی که خودخوشحال است وان دردهای زودگذر را(از وقوع ان دردها حدود1370 سال میگذرد ) تنها مسیر رسیدن به جاذبه ربوبی میداند تفسیر دیگری میطلبد
    4-سرچشمه گریه واشک ؛عاطفه و هیجانات درونی است ولی تاکید بر بپاداشتن گریه؛ بخاطر شخص مادی سید الشهداءنیست چرا که او درمقام "جنتی" راضی ومرضیست.
    به عنوان نمونه : امام باقر به خاطر زنده نگاه داشتن اهداف خود وصیت میکنند تا درمنا به مدت 10سال تعدادی بکاء بران حضرت بگریند
    دراینجا گریه بر امام بخاطر زنده نگاه داشتن اهداف ایشان است ولی ایا شخص گریه کننده که باید با گریه؛ این هدف را؛به ظهور رساند؛ بدون تحریک عواطف؛ میتواند گریه کند؟هرگز ؛نه
    از این رو وقتی گفته میشود گریه برامام مظلومان بخاطر زنده نگاهداشتن اهداف اوست به این معنا نیست که تنها بایاد اوردن اهداف او به تحریک عواطف بپردازیم تا اهداف او در ما وجامعه پیاده شود؟  چه کلام سخیفی 
    بل میخواهد؛ در مقابل تفسیرمنتحلین بالتشیع تفسیری که سیدالشهداء را محصور درتاریخ میداند وگریه براورا برای خوشحالی شخص حسین ومادرش میداند؛بایستد و بگوید تمامی هیجانات درونی وعواطف ؛به سود ما وجامعه است نه انکه وسیله ای برای تخدیرجامعه وتسلی خاطر به مادری داغدیده به نام فاطمه روحی لها الفداء
    حال چگونه باید از این هیجانات وعواطف برخودار شد؟ان گونه که این هیجانات از معقولیت؛ تجاوز نکند؟ وداخل در تاریخ نشود؟
    با بیان کردن تمام انچه ثارالله ؛بخاطر ما انسانها وتحقق اسلام درما وجامعه (دقت کنید)داده است؛ شعله عواطف طوفانی میشود وکشتی نجات ادمیان به حرکت درمی اید وهیجاناتمان مورد تایید عقل واقع میشود
    نه انکه مانند منتحلین ومدعیان شیعه گری به کشته شدن شخصی که 1370سال پیش بود بپردازیم که هیچ ارتباطی با ماندارد ؛
     وهیچ ندانیم او حقیقتا بخاطر من و شما تمام هستیش را داد...
     امیدوارم این موجزگویی مخل به مقصود نباشد. 
    5- هیچ گاه نگفتم گریه تنها برای بپاداشتن اهداف او درجامعه است که شمااز ان به مصالح سیاسی تعبیر میکنید. بلکه زنده شدن اهداف او درخودانسانی نیز ؛یکی از اسباب تاکید بر گریه است.
    6-پرداختن به هر مساله ی تاریخی فایده ندارد مانند تحقیق از سفید یاسیاه بودن اسب ائمه.
     مسئله ی تاریخی؛زمانی پرفایده است که برای عمل کردن انسان ها ؛سود مند باشد.
    7-امامت سیاسی مختص به معصوم نیست(عصمت شرط امامت سیاسی نیست.) تا استمرار ان را بیان کنید بلکه با حضور معصوم ؛تنها؛ انچه رخ میدهد؛ آنست که ؛ رهبری سیاسی بر او ؛ متعین می شود (بحثی فقهی کلامی که مجالش اینجا نیست)
    8-برای آدم شدنم دعاکن  
     
  • محمدرضا حقیقت
  • حضورا خدمت میرسیم انشاءالله اختلافمان زیاد نیست برخی مطالب رو ظاهرا من درست نتونستم به شما منتقل کنم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی